مفهوم زیبایی و ويژگی های آن از منظر شیخ اشراق
و تجلّی آن در معماری
شبنم جوانکار1*
1ـ دانشجوی کارشناسی ارشد معماری، مؤسسه ی آموزش عالی رشدیه، تبریز، ایران، ( javankar.shabnam@gmail
چکیده
جستجوی زیبایی در زمینه ی معماری ناخودآگاه فرد را به یافتن تعریفی جامع و ماهیّتی در مورد مفهوم زیبایی سوق می دهد و علم فلسفه می تواند به پرسش هایی مربوط به مفاهیم بنیادی پاسخگو باشد، از این رو با مطالعه ی فلسفه در می یابیم که فیلسوفان بسیاری در زمینه ی زیبایی و زیباییشناسی نظریّات گوناگونی دارند که یکی از مشهورترین این اندیشه ها مربوط به سهروردی است، وی نورالانوار را سرمنشأ تمامی نورها میداند و بر این باور است که هستی از آن می جوشد و از وحدت در عین کثرت به عنوان یکی از ویژگی های این نورها نام میبرد که بر کل عالم حکمفرماست. تأثیر شگرف نظریه ی نور بر هنر به ویژه هنر اسلامی در زمینه های مختلف نظیر شعر، نقاشی، معماری و … بسیار حائز اهمیّت است، از این رو آشنایی با این نظریّات و شناسایی ویژگی های آن هنرمند را قادر می سازد تا به صورت مفهومی این نظریّات را در آثار خود به مخاطب عرضه کند. هدف از این پژوهش تبیین مفهوم زیبایی و ویژگی های آن از منظر شیخ اشراق و تأثیر آن در معماری است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای و اسناد و مدارک است. شیخ اشراق سرچشمه ی تمام زیبایی های موجود را نورالانوار معرفی می کند و نیل به آن را در گرو سیر و سلوک عرفانی میداند. عینیّت و تشکیک از ویژگیهای نور در حکمت اشراق هستند و انوار در عین کثرت دارای وحدت وجودیاند. هنرمند با استفاده از این مفاهیم به خلق اثر هنری می پردازد و مخاطب خویش را از این عالم خاکی به عالم ملکوت هدایت می کند.
واژههای کلیدی: زیبایی، عشق، شیخاشراق، نورالانوار، معماری
1- مقدمه
وجود اختلاف آراء در مورد مفهوم زیبایی بسیار جای تأمّل دارد. برخی، زیبایی را در مقایسه ی چند چیز زیبا نسبت به هم می دانند و برخی آن را با بیان دو مفهوم زیبایی و زشتی تعریف می کنند. گاه شخصی زیبایی را به گونه ای متصوّر است که دیگری آن را زشت می انگارد و گاه مفهوم زیبایی با پیشرفت زمان و تکنولوژی دستخوش تغییر می گردد ولی با این حال مفهوم زیبایی غیر قابل توصیف و از بدیهیّات است. در طول تاریخ، فلسفه به دنبال یافتن تعریف زیبایی، زیبایی شناسی و رابطه ي هنر، هنرمند و زیبایی بوده است و فیلسوفان بسیاری سعی در تعریف زیبایی کردهاند، با گذشت زمان هر کدام نظریات فیلسوف قبل از خود را تکمیل یا به طور کل رد کردهاند. برای درک هرچه بهتر مفهوم زیبایی باید به بررسی فلسفه ی زیباییشناسی از منظر فیلسوفان پیشگام این عرصه پرداخت. این پژوهش به تبیین نظریات جناب سهروردی، ملقب به شیخ اشراق، شیخ مقتول و شیخ شهید در باب زیبایی شناسی پرداخته است. اندیشه های شیخ اشراق دارای چنان قدرت نفوذی بوده که در بسیاری زمینه ها به ویژه در زمینه ی معماری تأثیر بسیاری داشته که معماری ایرانی نیز از کاربرد مفاهیم آن بی بهره نمانده است. شاید در نگاه اوّل چنین به نظر رسد که سهروردی به مفهوم زیبایی نپرداخته است، ولی با کمی تأمّل در آثار وی متوجّه اشارات غیرمستقیم در مورد زیبایی و زیبایی شناسی میشویم. زیباییشناسی سهروردی با فلسفهی نور وی توضیح داده می شود. در این پژوهش تلاش شده است تا به سوالات ذیل پاسخ داده شود
مفهوم زیبایی از منظر شیخ اشراق چیست؟ نحوه ی ادراک این زیبایی چگونه است؟ ويژگی های آن از منظر شیخ اشراق چیست؟ ارتباط آن با معماری چیست؟
این مقاله، پژوهشی میان رشته ای است و سعی در برقراری ارتباطی مؤثّرتر بین علوم فلسفه و معماری دارد، پژوهش های پیشین در مورد هر دو موضوع فلسفه و معماری، درباره ی شیخ اشراق و نور در معماری هر یک به صورت مجزّا وجود دارد ولی کمتر به شرح دقیق ارتباط میان نظریات سهروردی و نمود آن در معماری توجّه شده است، بنابراین در این پژوهش ابتدا تأکید بر شناخت هرچه بیشتر نظریّات شیخ اشراق و ویژگیهای آن میشود و سپس به تحلیل معنا و مفهوم زیبایی و تجلی آن در هنر و معماری از دیدگاه سهروردی می پردازد.